معرفی کتاب مهرجویی، کارنامه چهل ساله
از الماس 33 تا سنتوری. کتاب مهرجویی، کارنامه چهل ساله حاصل مصاحبهی مانی حقیقی با داریوش مهرجویی است که ابتدا به قصد ساخت یک فیلم مستند انجام شد؛ اما یک مستند نمیتوانست همهی مطالب گفتوگو را در خود جای دهد. مهرجویی در این کتاب بیشتر دربارهی حواشی، پشتصحنه و دیگر نکات مرتبط با فیلمهایش (از سال 1346 تا 1385) سخن میگوید.
دربارهی کتاب مهرجویی، کارنامهی چهل ساله
بسیاری از بزرگان سینما و کسانی که نقشی مهم در پیشرفت این صنعت داشتهاند، کمتر به فکر نوشتن زندگینامهشان افتادهاند. بیشتر چیزهایی که از آنها میدانیم، حاصل حرفهای دیگران دربارهی این افراد است که اغلب آنها هم تعریف و تمجید به حساب میآیند و ارزش چندانی ندارند. یا اگر آن فرد خودش اهل مصاحبه باشد، احتمال دارد چیزکی را راجع به او بدانیم. در این میان نقش مصاحبهکننده بیش از پیش اهمیت دارد. اگر سؤالات او کلیشهای و بیربط باشند، احتمالاً مصاحبه چندان جذاب نخواهد بود. اما زمانی که سؤالات با دقت و پس از تحقیقات فراوان دربارهی آن شخص انتخاب شده باشند، گنجینهای به تاریخ سینما اضافه میشود که نسلهای بعد، حتی اگر فرصت شناخت آن شخصیت و فیلمهایش را نداشته باشند، از آن بهرهمند خواهند شد. مصاحبههای تلویزیونی و مطبوعاتی اغلب در هیاهوی دنیای امروز گم و فراموش میشوند. اما کتابها تا ابد باقی خواهند ماند و خوانده خواهند شد. مانی حقیقی (Mani Haghighi) در کتاب مهرجویی، کارنامه چهل ساله در نقش یک مصاحبهکنندهی آگاه ظاهر میشود و از مسائلی میپرسد که مدتها مطرح نشده بودهاند. و از همه مهمتر، حاصل مصاحبتش با داریوش مهرجویی (Dariush Mehrjui) را هم در قالب کتاب منتشر میکند و هم در قالب فیلم مستند.
مانی حقیقی زمانی که تصمیم میگیرد مستندی پرتره دربارهی داریوش مهرجویی بسازد، میکوشد از زوایای مختلف به شخصیت او نگاه کند و تصویری همهجانبه از فیلمهای او به مخاطب بدهد. اما به این نتیجه میرسد که کارنامهی بلندبالای داریوش مهرجویی در زمینهی فیلمسازی، ترجمه و نویسندگی در یک مستند دو ساعته نمیگنجد و بر آن میشود که مصاحبههایش را در قالب کتاب مهرجویی، کارنامه چهل ساله منتشر کند. حقیقی در یادداشت آغازین کتاب اشاره میکند که این گفتوگوها در سال 1385 انجام شد؛ زمانی که مهرجویی با وزارت ارشاد بر سر فیلم «سنتوری» درگیری داشت. سالها بعد که مسیر هنری داریوش مهرجویی تغییر کرد و فیلمهایی چون «نارنجیپوش» و «چه خوبه که برگشتی» ساخته شد، دیگر فرصتی پیش نیامد که دربارهی این آثار صحبت شود. ناچار کتاب مهرجویی، کارنامه چهل ساله با همان فرمت قدیمی به چاپ رسید.
حقیقی در این مصاحبه فیلمهای داریوش مهرجویی از سال 1346 تا 1385 را سوژهی اصلی قرار میدهد و سؤالاتی در این باب از مهرجویی میپرسد. بیشتر حجم کتاب هم به خاطرات مهرجویی از مراحل ساخت، نمایش، حواشی و پشتصحنهی فیلمهایش اختصاص دارد. مانی حقیقی تنها در فصل هفتم کتاب و پس از بحث دربارهی فیلم «درخت گلابی» از دوران کودکی و جوانی مهرجویی میپرسد و کمی وارد زندگی شخصی او میشود.
مانی حقیقی در این کتاب سؤالهایی کمی جنجالی میپرسد، با داریوش مهرجویی مخالفت میکند و البته میکوشد به قواعد و اصول مصاحبه، مانند بیطرف بودن، پایبند باشد. مهرجویی بعدها دربارهی این کتاب گفته که در حوزهی روزنامهنگاری یکی از کتابهایی است که برای اهل فن و ژورنالیستها کارآمد به حساب میآید.
کتاب مهرجویی، کارنامه چهل ساله را اولینبار نشر مرکز به انتشار درآورد. تا اینکه نشر گیلگمش که ناشر کتابهای هنر نشر چشمه محسوب میشود، این کتاب را با شمایلی تازه وارد بازار نشر کرد.
کتاب مهرجویی، کارنامهی چهل ساله برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به فیلمهای داریوش مهرجویی، مخاطبان اصلی کتاب مهرجویی، کارنامه چهل ساله هستند.
در بخشی از کتاب مهرجویی، کارنامه چهل ساله میخوانیم
بار اول که قصه را خواندم، گلی ترقی قبل از اینکه کارهایش چاپ شود معمولاً میدهد بخوانمشان، روحیهی نوستالژیک کار، عشقِ دوران نوجوانی شخصیت، و به بنبست رسیدن او سوزوحال قشنگی داشت که خیلی به دلم نشست. اما اصلاً فکر نمیکردم بشود به فیلم تبدیلش کرد، بهخصوص با آن شیطنتهای شخصیت میم. راستش مشکل اصلی من در مواجهه با این داستان چگونگی نشان دادن شخصیت میم بود. این قضیهی حصبه و کلاه سر کردن و بیماری میم در قصه نبود و این دختر پُرجنبوجوش و شاداب را نمیشد مدام با روسری و چادرچاقچور نشان داد. گرفتاری اصلی قصه این بود. بعد از لیلا در فکر این بودم که چهکار کنم و سراغ چه سوژهای بروم. تلنگرش را فریار جواهریان به من زد؛ پیشنهاد او بود. گفت که چرا روی این داستان گلی کار نمیکنی؟ من هم میدانستم که داستان قشنگی است، همیشه هم دوست داشتم با گلی کار کنم و بر اساس یکی از قصههایش فیلم بسازم؛ چه قبل و چه بعد از انقلاب. اما موضوع حجابِ شخصیت اول قصه را باید چه کار میکردیم؟ سراغ چندتا از داستانهای دیگرش هم رفتم، ولی برای فیلم شدن راه نمیدادند. خلاصه نشستیم و به شکل جدیتری روی داستان درخت گلابی فکر کردیم. فریار پیشنهاد کرد که اگر این شخصیت حصبه داشته باشد و موهایش را از ته بزند و کلاه سرش بگذاریم، قضیه جور درمیآید و قابلقبول میشود و میتوانیم آن فضا را در فیلم پیاده کنیم. این ماجرا که حل شد، رفتم سراغ شکل بصری کار.
اینجور روایتها برایم غریبه نبود. درخت گلابی، مثل هامون، روایتی ذهنی داشت، فقط از دید یک نفر روایت میشد. ذهنیات و تخیلها و کابوسها و رؤیاهای راوی وارد ماجرا میشوند و فرم نهایی کار شکل میگیرد. بنابراین، این بخش از کار، که به آن اشاره میکنی، خیلی برایم دشوار نبود. شروع کردم به نوشتن فیلمنامه. جاهایی را از قصهی گلی ترقی استفاده میکردم و بخشهایی را هم به کار اضافه میکردم تا اینکه بالاخره فیلمنامهی درخت گلابی تمام شد.
فهرست مطالب کتاب
یادداشتی بر چاپ دوم
سپاسگزاری
فصل یک
الماس ۳۳
فصل دو
گاو
آقای هالو
پستچی
دایرهی مینا
فصل سه
مدرسهای که میرفتیم، الموت، سفر به سرزمین آرتور رمبو
فصل چهار
اجاره نشینها
شیرک
فصل پنج
هامون
فصل شش
بانو
سارا
پری
لیلا
فصل هفت
درخت گلابی
فصل هشت
دختردایی گم شده
میکس
بمانی
فصل نُه
مهمان مامان
سنتوری